نمبخواستم از بدیها چیزی برات بنویسم اما.......

نمیخواستم برات از بدیها بنویسم اما مامانم باید بفهمی دشمنات کین همونایی که خودشونو دوست نشون میدادن تو اوج خوشی از حسادت نتونستن خوشیمونو ببینن وتو اوج روزهای سخت فقط واسادن کنارو نگا کردن مامانم خداروشکر بابات و خاله هات و دای هات و مادر بزرگ وپدربزرگ مادری مهربونی داری و خدا رو شکر که سلامتیم ومطمین باش به لطف خدا خودمون دوباره  بلند میشیم ولی خداروشکر که من وتووبابا دشمنامونو شناختیم

تاریخ : 12 اسفند 1393 - 08:37 | توسط : مامان نورا | بازدید : 736 | موضوع : وبلاگ | نظر بدهید

دوساله شدن عشقم

دوساله شدن مبارک عشقم       دوساله پیش چنین شبی دلم پر میزد برای دیدنت دیدار اول چه حس ها وچه فکر هاو چه نگرانی هاکه نداشتم همه ی حرفام رو فقط خدا میدونه وخودم بعداز دیدنت چه شدم ان را هم فقط خدا میدونه امیر علی ام دوسال باهم گذشت امیدوارم سالیانی کنار هم باشیم دو سالی که گذشت با خنده وحرفهایت تا اوج شادی رفتم وباگریه وناراحتیت تا اوج ناراحتی زمین خوردی مردم مریض شدی مریض شدم منتی نیست همه مادر ها همین خصلت را دارند این را بدان بعد ها هم ازت توقعی ندارم فقط میخوام صالح باشی واز خدا میخوام کنار هم باشیم خدایا امشب که تولد فرشته ی توست من بالای وبلاگش دوسالگی اش را خوندم کلی خوشحالم شکر پسرم یکسال بزرگتر شد شکر


تاریخ : 07 آذر 1392 - 11:55 | توسط : مامان نورا | بازدید : 1022 | موضوع : وبلاگ | 3 نظر

تولدت در پیش عشقم

عشقم تولدت درپیش به خاطر محرم زودتر میگیریم ایشالا عشقم تولد امسالت با تم توی استوری هست که همه چیزاشو خودت درست کردم فقط به عشق خودت‏(عکساشم به زودی نی نی پیجی های عزیز‏)یه کم ناراحتم چون پروژه از شیر گرفتنت شروع شده ومن دپرس واسه تو عشقم همش میگه مامان بخورم میگم تلخه میگه بخورم میگم نه انقدر میگه بخورم تا جواب دلخواهشه بشنوه کلی واست گریه کردم عشقم نیستی کجایی از بس گفتی بخورم گفتم نه خسته شدی خوابیدی فرشته من عشقم عشقم عشقم
تاریخ : 27 مهر 1392 - 12:27 | توسط : مامان نورا | بازدید : 609 | موضوع : وبلاگ | نظر بدهید

بازیها وحرفهای جوجو کوچولوم

این روزها فقط ماشین بازی رو از هم نوعش دوست داری وترجیح میدی کارت شده فقط بهم ریختن بوفه ی اسباب بازیت دارم واست یه عالمه بازم ماشین میخرم حسابی سرگرم میشه زرین تویز که انواع ماشین هارو به صورت پلاستیکی وبا طرح عالی داره,واست گرفتیم بعلاوه فرقون شن بازیشو که حسابی تو خونه فرقون بازی میکنی حرفاتم شده مامان دیر‏(شیر پاکتی ) مامان ابمری‏(‏ ابمیوه ) میری دم ماشین لباسشویی وبا ذوق زیاد میگی مامان للاشویی میلخه‏(لباسشویی میچرخه‏)خلاصه همه حرفی میزنی فقط نگرانیم دوسه هفته دیگس که پروژه ازشیر گرفتنت شروع میشه وا ویلا میدونم همیشه خدا کمکمون کرده ن
تاریخ : 29 مرداد 1392 - 02:17 | توسط : مامان نورا | بازدید : 672 | موضوع : وبلاگ | نظر بدهید

سال 92 با عشقمون امیر علی

امیر علی ام دنیا اگر حتی خودش را هم بکشد نمیتواند عشقمان را کمرنگ کند این چشمان معصوم در دلم جایی گرفته اند که دست نیافتنی ترین نقطه دلم بوده.بوی تنت شیرینی لحظه هایم شده فرشته ام دومین عید است که کنار ما هستی انشاءالله سالیانی کنار هم میمانیم فرشته ام عاشقانه دوستت دارم دردهایت رابه جان میخرم خنده وشادیت از ان خودت سهم من نگاه کردن خنده ات هم که باشد راضیم به رضای او ... اویی که تورا به من وپدرت بخشید ومرا بازهم فرجه وفرصت داد خدای بزرگی که با نگاه کردن به تو در هر لحظه به عمق وجود وعظمتش پی میبرم خداوندا مارا در سایه ارامشت قرار ده


تاریخ : 04 اردیبهشت 1392 - 11:47 | توسط : مامان نورا | بازدید : 552 | موضوع : وبلاگ | نظر بدهید

روزهای بعد از یکسالگی ناز من

روزهای بعد از یکسالگی سراسر از اتفاقات تلخ وشیرین است  البته نمیشه گفت تلخ منظورم زمین خوردنات که لازم که اتفاق بیافته چه کنم واسه من که مامانتم تلخه دیگه‏!این روزها قلدر من هر چیزی روبا صدای رسا میگه بده بده وما هم همچنان در اختیار نه تا دندون مروارید دراورده اونم به قیمت کشیدن دردهای بسیار .راستی همین دوروز پیش تازه از بیماری انفلانزا سر بلند کرد یکهفته تب چهل درجه داشت ما که دق کردیم.اینروزها بابا ومامانو صد تا بوس میکنی مهربونم عاشقتیم.فرشته سلامتی امیر علی همیشه سلامت باش خدایا خانواده سه نفره یمان را شادو سلامت نگه دار و به همه مامانا انرژی صدبرابر عطا کن به منم همینجور


تاریخ : 19 بهمن 1391 - 10:48 | توسط : مامان نورا | بازدید : 588 | موضوع : وبلاگ | نظر بدهید

زیبا ترین هدیه ام

عشق زندگیم سلام تو که بهترین هستی برای تو مینویسم  تو که تو اوج ناراحتیام وعصبانیتام منو میخندونی وارومم میکنی بعضی چیزارو فقط من وتو از هم میدونیم هیچ میدونی حتی وقتی انگشتای دستت رو میبینم صد هزار بار خدا رو شکر میکنم ارامشم از خدا قول گرفته ام سالیانی با تو شاد باشم وزندگی کنم خداوندا به نعماتت شکر


تاریخ : 20 آذر 1391 - 11:24 | توسط : مامان نورا | بازدید : 786 | موضوع : وبلاگ | یک نظر

لحظه تولد فرشته ای ات

سلام بهونه مامان وبابا واسه زندگی بهترین هدیه ام از طرف خدا . چند روز دیگه تا یکسالگی ات نمانده انگار همین دیروز بود در وجودم میغلتیدی وپر از شور میشدم روزهای اخربارداری عشق دیدنت به من جرات اتاق عمل رفتن میداد میترسیدم نه برای مردن برای ندیدنت من ازجان گذشته بودم وقتی به خاطر زردی بیمارستان بودی دیدنت داخل دستگاه واینکه نمیتوانستم کاری برایت بکنم قلبم را میسوزاند روزهای اول  وجودت در خانه دوستداشتنی وزیبا بود عطر تنت مستم میکرد توشیر میخوردی وگرم میشدی ومن سردو لی دلم به گرمای تنت گرم بود شبها بود که حتی پنج دقیقه نخوابیدم ولی برای تو بیدار بودن زیباست از خدای مهربان هر چه خواستم به من داد ولی تو چیز دیگری هستی تو سوگلی همه هدیه هایش به نورا هستی وقتی حتی به خواب ناز فرو میروی به لبهای قشنگت خیره میشوم به یاد چهره ات در اتاق عمل میافتم یاد لحظه تولدت به این دنیا زیر تیغ بی تاب دیدن روی تو بودم,لحظه فرا رسید گریستم ودر دل گفتم خدایا عظیما شناختمت قدرتت را بزرگیت را خدایا بر من ببخشش خدایا تو رابه معنای واقعی شناختم با به دنیا امدن امیر علی نازم به خدا رسیدم روی ناز فرشته ام رادیدم بوسیدمش به بهترین عصر زندگی ام پا گذاشتم تمام سلولهای بدنم مادارشدن من تنها نه همه وجودم مادر شد"اگر پنج نفر بودید وفقط چهار تکه نان بود انکه اصلا نان دوست ندارد مادر است‏"     امیر علی جان از خداوند سلامتی خانواده سه نفره یمان را میخواهم ان شاءالله به لطف ومحبت پروردگار روزهای پرا ز شادی پیش رو داریم امین


تاریخ : 24 آبان 1391 - 08:36 | توسط : مامان نورا | بازدید : 2981 | موضوع : وبلاگ | یک نظر

تولد

عزیزم سلام عشقم چند وقت به وبلاگت سر نزده بودم اپ نکرده بودم ببخشید درگیر اسباب کشی بعدم جمع اوری وبعدم در تکاپو ی جمع اوری وسایل  متناسب با تم تولدت اره عزیزم تو 7 اذر تولدته ولی چون محرم بود 12 ابان برات گرفتیم من وبابایی تا کجاها واسه تولدت وتم تولدت نرفتیم عکساتو اپلود کردم میذارم شیرینم تولدت بهترین بود زیبای من همه چیت عالی چون تو خودت فرشته ای وخوبی همه چیتم عالی شد حتما عکساتو میذارم تم تولدت انگری برد بود  کادوی منو بابایی ماشین شارژی بود که روش فردای تولدت نشستی وعکس گرفتی امشب کمی سرما خورده ای دلم میگیره زود خوب شو فرشته


تاریخ : 16 آبان 1391 - 10:29 | توسط : مامان نورا | بازدید : 664 | موضوع : وبلاگ | نظر بدهید



مشاوره، آموزش، طراحی و ساخت فروشگاه اینترنتی