سلام بهونه مامان وبابا واسه زندگی بهترین هدیه ام از طرف خدا . چند روز دیگه تا یکسالگی ات نمانده انگار همین دیروز بود در وجودم میغلتیدی وپر از شور میشدم روزهای اخربارداری عشق دیدنت به من جرات اتاق عمل رفتن میداد میترسیدم نه برای مردن برای ندیدنت من ازجان گذشته بودم وقتی به خاطر زردی بیمارستان بودی دیدنت داخل دستگاه واینکه نمیتوانستم کاری برایت بکنم قلبم را میسوزاند روزهای اول وجودت در خانه دوستداشتنی وزیبا بود عطر تنت مستم میکرد توشیر میخوردی وگرم میشدی ومن سردو لی دلم به گرمای تنت گرم بود شبها بود که حتی پنج دقیقه نخوابیدم ولی برای تو بیدار بودن زیباست از خدای مهربان هر چه خواستم به من داد ولی تو چیز دیگری هستی تو سوگلی همه هدیه هایش به نورا هستی وقتی حتی به خواب ناز فرو میروی به لبهای قشنگت خیره میشوم به یاد چهره ات در اتاق عمل میافتم یاد لحظه تولدت به این دنیا زیر تیغ بی تاب دیدن روی تو بودم,لحظه فرا رسید گریستم ودر دل گفتم خدایا عظیما شناختمت قدرتت را بزرگیت را خدایا بر من ببخشش خدایا تو رابه معنای واقعی شناختم با به دنیا امدن امیر علی نازم به خدا رسیدم روی ناز فرشته ام رادیدم بوسیدمش به بهترین عصر زندگی ام پا گذاشتم تمام سلولهای بدنم مادارشدن من تنها نه همه وجودم مادر شد"اگر پنج نفر بودید وفقط چهار تکه نان بود انکه اصلا نان دوست ندارد مادر است" امیر علی جان از خداوند سلامتی خانواده سه نفره یمان را میخواهم ان شاءالله به لطف ومحبت پروردگار روزهای پرا ز شادی پیش رو داریم امین
شیرین ما امیر علی
امیر علی جون من امسال اولین تولد تو بود که با تم انگری برد برگزار شد بهترینم صدساله شی ان شاالله